امام علی وصی علیه السلام:سلونی قبل أن تفقدونی |
|
|
|
نوشته شده توسط 1001kaleme.ir
|
چهارشنبه ۰۵ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۲۱:۰۷ |
سلونی قبل أن تفقدونی:
در کتاب توحید کافی به اسنادش از هاشم بن ابی عماره جنبی مروی است که : چون از أمیرالمؤمنین علی وصی علیه السلام از چگونگی حال مبارکش سؤال شد فرمود: «منم راستگوی بزرگ در گفتار، و منم جداکننده ی بین حق و باطل، و منم جانشین بهترین انسان ها، منم اوّل و منم آخر و منم باطن و منم ظاهر و منم دانای به هر چیز، منم عین الله و منم جنب الله و منم امین الله بر سفیران خدا. به سبب ما خداوند ستایش شده و خزانه دار خداوند در آسمان و زمین ماییم. من زنده می کنم و من می میرانم و منم آن زنده ای که نمی میرد. اعرابی تعجّب نمود از گفتار آن حضرت. سپس آن بزرگوار فرموده های خود را تفسیر فرمود به این که:
من اوّلم یعنی اوّل کسی که به رسول خدا ایمان آوردم، و آخرم یعنی آخر کسی که نظر نمودم به صورت رسول خدا هنگامی که در لحدش گذاشتم، و منم ظاهر یعنی اظهارکننده ی اسلام، و منم باطن یعنی دانا هستم به باطن علم، و این که گفتم به هر چیز دانایم یعنی به هر چه خداوند به پیغمبرش خبر داده پیغمبر اکرم به من خبر دادند و من به او دانایم، و این که گفتم من عین الله هستم یعنی دیده بان خدا بر مؤمنین و کفّارم، و این که گفتم جنب اللهم همان است که خدای متعال در قرآن می فرماید از قول مجرمان که شخص می گوید: «حسرت باد بر من بر آنچه کوتاهی کردم نسبت به امر خدا.» و کسی که کوتاهی کند درباره ی من، کوتاهی درباره ی خداوند کرده است (یعنی کسی که حق مرا نشناسد حق خدا را نشناخته و ضایع کرده و از فرمان خدا خارج شده)، و نبوّت هیچ پیغمبری تمام نشد مگر آن که خاتمیت محمد صلی الله علیه و آله و سلم را قبول داشت و اعتراف کرد. به همین جهت، آن حضرت خاتم و سیّد فرستاده های خداوند است و من هم سیّد و آقای جانشینان پیغمبران گذشته ام.
و اما این که گفتم خزانه دار خدا در زمینم برای آن است که هر چه را پیغمبر اکرم به ما تعلیم فرمود دانستم و آموختم، و گفتم من زنده می کنم یعنی سنّت و روش رسول خدا را زنده می کنم و می میرانم بدعت و خلافت را، و گفتم همیشه زنده ام و نمی میرم برای فرموده ی خدا که: «گمان نکنید کسانی را که کشته شدند در راه خدا، مردگانند، بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده شوند.»
تبصره: فراز اوّل فرمایش امام قبل از آنکه آن اعرابی از سخن امام به تعجّب درآید در قرب فریضه بود. منتها از آن جا که تمامی انبیا و ائمه علیه السلام مأمورند به قدر عقول ناس با آن ها سخن گویند و در مقام القای علوم و معارف، ظرفیت، قابلیت و مقدار فهم آنان را، میزان و معیار بیان حقایق قرار دهند، لذا امام پس از ابراز تعجّب و استیحاش اعرابی، یک مرتبه مطلب را تنزّل داده و این چنین تفسیر کردند که: من اوّلم یعنی اوّل کسی که به رسول خدا ایمان آوردم، و آخرم یعنی آخر کسی که نظر کردم به صورت رسول خدا هنگامی که در لحدش گذاشتم، الخ.
لذا می بینید حضرت در خطبه ای دیگر شبیه همین حقایق را بیان فرمودند بی آنکه تفسیری این چنین برایش داشته باشند، که معلوم می شود در این خطبه ی دوم، ظرفیت و قابلیت افراد در فهم فرمایش امام بالاتر بوده که امام لزومی به تنزّل دادن فرمایش شان ندیدند. اگر چه امام باقر علیه السلام این فرمایش دوم امام را نیز به جهت عدم توانایی فهم مخاطبین خویش از آن افق اعلای مقصود و مراد حضرت، تنزّل داده و آن را به مقدار فهم آنان تفسیر کردند که صورت آن خطبه ی دوم امام امیرالمؤمنین علیه السلام و تفسیر امام محمد باقر علیه السلام از این قرار است:
امام علی وصی علیه السلام در مسجد بصره خطاب به مردم فرمودند:
«ای مؤمنین و مسلمانان! خدای-عزّوجلّ- خود را ستوده و ثنا گفته و فرموده است: او اوّل است؛ یعنی پیش از هر چیز، و آخر است؛ یعنی بعد از هر چیز، و بر هر چیز ظاهر است، و بر هر چیز باطن، و علم او بر هر چیز یکسان است (ظاهراً مراد این است که علم خدا نسبت به تمام اشیا از ظواهر و بواطن یکسان است و علم او نسبت به فرد فرد از نظر کمی و زیادی فرق نمی کند).
سپس فرمود: اکنون از من بپرسید پیش از آن که مرا از دست بدهیدو منم اوّل و منم آخر. پس اهل بصره بر آن حضرت گریستند و درود بر او فرستادند.
آنگاه فرمود: زمین را من پهن کردم، کوه ها را من هستی دادم، چشمه ها را من شکافتم، نهرها را من مُنشق کردم، درخت ها را من رویاندم، به میوه ها من طعم و مزه دادم، ابرها را من ایجاد کردم، صداهای ابرها را من شنواندم، برق آن را نور و روشنی بخشیدم، خورشید را من گرمی دادم، ماه را من به دَر آوردم، باران را فروریختم، ستارگان را به جای خود واداشتم، و منم دریای پروسعت موّاج، کوه های بلند را من به پا داشتم، کشتی را در آب جریان دادم، به خورشید تابش و روشنی عطا کردم، و منم جنب الله و کلمة الله و قلب الله و باب الله، آن دری که باید از آن در داخل شد (و به هر حقیقتی رسید) داخل شوید باب را در حال سجده تا ببخشم خطایای شما را و زیاد کنم برای نیکوکاران، و به من و به دست من قیامت برپا شود و درباره ی من به شک افتند باطل کنندگان، و منم اوّل و آخر و ظاهر و باطن و به هر چیز عالم و دانا.»
حضرت امام باقر علیه السلام شرح و تفسیر این خطبه را چنین فرموده اند:
«زمین را من گستردم»: یعنی من و ذرّیّه ی من هستند زمینی که باید در او ساکن شوند و بهره بردارند.
«و کوه ها را من برقرار کردم»: یعنی ائمّه ای که از ذرّیّه ی من هستند به مانند کوه ها هستند که زمین بدون وجود آن کوه ها استقرار نیابد.
«و چشمه ها را من گشودم»: یعنی علمی که در قلب امام ثابت است و بر زبانش جاری می شود.
«و نهرها را من شکافتم»: یعنی از امام منشعب می شود شعبه های علمی که هر کس بدان دست زد نجات یافت.
«و درختان را من رویاندم»: یعنی آن درختان، ذرّیّه ی طیّبه ی من هستند.
«و میوه ها را من طعم و مزه دادن»: یعنی کردارهای نیک آن ها و عمل های پاکیزه ی آنان.
«و ابرها را من ایجاد کردم»: یعنی سایه برای کسی که در سایه ی آن ها باشد.
«و باران را من فرو ریختم»: یعنی زندگی گوارا و رحمت.
«و صدای ابرها را من شنواندم»: یعنی آنچه شنیده شود از حکمت.
«و برق ابرها را من روشنی بخشیدم»: یعنی روشنایی بلاد به سبب نورانیّت ما است.
«و خورشید را درخشندگی بخشیدم»: یعنی قائم از ماست که آن نوری است که از نور دیگر ساطع شده.
«و ماه را من بیرون آوردم»: یعنی حضرت مهدی از ذرّیّه ی من است.
«و ستارگان را من نصب کردم»: یعنی هدایت به سبب ما و از ما روشن شوند.
«و منم دریای موّاج و پروسعت»: یعنی پیشوای امامان، داناترین دانایان و حکم کننده ترین حاکمان و پیش روندگانم. فوران علم و دانش از من است و بازگشت آن به سوی من، چنان که دریا بر زمین جاری می شود و سپس به اذن خداوند آب ها به دریا ریزد و به آن برگردد.
«و کشتی را من در دریا جریان می دهم»: می فرماید نشانه های خیر و نیکی و پیشوایان هدایت از من هستند.
«و کوه ها را من به پا داشتم و ساکن کردم»: می فرماید چشم فتنه را من از جای کندم و ریشه ی گمراهی را قطع می کنم.
«و منم جنب الله و کلمة الله»: یعنی منم چراغ علم خدا.
«و منم باب اببه»: یعنی هر کس روی به من آورد و از طریق من توجّه به خدا کرد گناهش بخشیده شد.
و این که فرمود: «به من و به دست من قیامت برپا شود»: یعنی رجعت پیش از قیامت کبری که خداوند به سبب ذرّیّه ی من مؤمنین را یاری کند و برای من است مقام مشهود.» انتهی. منبع، شرح رساله انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه ابوالفضائل علامه حسن زاده آملی
شارح، داود صمدی آملی
|
نظرات
فيد RSS براي نظرات اين مطلب